...............
تورا دختر خانومــ.... مینامند .
مضمونی که جذابیتش نفسگیر است…
دنیای دخترانه تو نه با شمع و عروسک معنا پیدا میکنه
و نه با اشک و افسون
اما تمام اینها را هم در برمیگیرد…
تو نه ضعیفی و نه ناتوان،
چرا که خداوند تو را بدون خشونت و زورِ بازو میپسندد.
اشک ریختن قدرت تو نیست، قدرت روح توست
من یه دخترم.........
نگاه به بدن ظریفم نکن.... اراده کنم تمام هویت
مردانه ات را به آتش می کشم....
نه عاشقم و نه محتاج نگاه!آموخته ام ناله ام سکوت باشدو
گریه ام لبخندو تنها همدمم خدا.......
و فقط جلوی یک پسر زانو خواهم زد.....پسرم....
آن هم برای بستن بند کفش هایش
نظرات شما عزیزان: